اتوبوس آبی

ساخت وبلاگ
صدای سیناترا بود در اتاقی که از پنجره اش ابرها داخل می شدند و کوه ها و، چهارراهی مملو از ماشین و آدم.اتوبوس ها خالی بودند. مسافری نبود که از شهر فرار کند. او، به تنهایی، سیگار می کشید و فقط نگاه اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 71 تاريخ : دوشنبه 8 دی 1399 ساعت: 17:26

آقای هدایت فرمودند " در زندگی زخم‌هایی هست که .. "  . و حالا چطور می‌شود که در یک شب بارانی از پاییز سال نود و نه، با مصرف الکل و با شنیدن صدای ویگن تمام چیزهایی که مدتهاست رو به فراموشی رفته‌اند اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 72 تاريخ : دوشنبه 8 دی 1399 ساعت: 17:26

تنها هستم. صدای طبل و زنجیر می آید. خیلی دور نیست؛ چند کوچه بالاتر یا شاید پایین تر. رفتم جنازه اش را انداختم ته ِ درّه و قبل از آنکه کسی بویی از کارهام ببرد، خودم را رساندم خانه. پیرزن همسایه، مثل ِ اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 8 دی 1399 ساعت: 17:26